«…میرزا محمدحسین نائینی(١) حتی امور سیاسی را نیز از وظایف حسبیه شمرده و میگوید: «قیام به سیاست امور امت از وظایف حسبیه و از باب ولایات است؛ پس اقامهی آن از وظایف نواب عام و مجتهدان عدول است، نه شغل عوام. و مداخلهی آنان در این امر و انتخاب مبعوثان، بیجا و از باب تصدی غیر اهل و از انحای اغتصاب مقام است».(٢)
اما وی در همین باره متذکر میگردد که اولاً تصدی شخص مجتهد نسبت به این امور لزومی ندارد و اذن او در صحت و مشروعیت وظایف به دیگری کفایت میکند و ثانیاً در صورت عدم تمکن نواب عام از اقامهی وظایف راجعه به امور حسبیه، این وظایف به عدول مؤمنین منتقل خواهد شد.(٣)
میرزای نائینی در استدلال بر ولایت فقیه، به روایات مطرح شده در این باره استناد کرده و همهی آنها را مورد بحث و بررسی قرار میدهد. از این میان، وی در بیشتر روایات وارده مناقشه کرده و سپس روایت مقبولهی عمر بن حنظله را میپسندد:
«نعم، لا بأس بالتمسک بمقبولة عمر بن حنظله، فان صدرها ظاهر فی ذلک حیث ان السائل جعل القاضی مقابلاً للسلطان و الامام(ع) قرر علی ذلک… بل یدل علیه ذیلها ایضاً… فان الحکومة ظاهرة فی الولایة العامة، فان الحاکم هو الذی یحکم بین الناس بالسیف و السوط و لیس ذلک شأن القاضی».(۴)
«از آنجا که در مقبوله، هم در سؤال راوی و هم در پاسخ امام(ع) این معنی ولایت و حکومت برای فقیه تثبیت شده است و حکومت در روایت فراتر از قضاوت بوده و در ولایت عامه ظهور دارد، پس حاکم همان قاضی نیست؛ بلکه کسی است که دارای اختیارات سیاسی و تدبیری در جامعه میباشد. حاکم کسی است که احیاناً با شمشیر و شلاق بین مردم حکم میراند؛ در حالی که قاضی این گونه نیست».
…با توجه به اینکه وی ولایت فقیه را در امور حسبیه به صورت قطعی پذیرفته و حتی حوزهی امور حسبیه را نیز به حوزهی ولایت سیاسی تعمیم داده، میتوان وی را در زمرهی قائلین به ولایات عامه برای فقیه قرار داد.»
[سیر تحول اندیشه سیاسی ولایت فقیه در فقه سیاسی شیعه، حجتالله علیمحمدی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص٢٩۶-٢٩٧]
پینوشتها:
١- فقیه و اصولی برجسته، میرزا محمدحسین نائینی، از شاگردان میرزای شیرازی و سیدمحمد فشارکی اصفهانی در سال ١٢٧٧ق در نائین متولد شد. وی از فقهای بزرگ قرن چهاردهم بود که شاگردان برجستهای نیز تربیت نمود. نائینی در زمان حضور در درس میرزای شیرازی سخت مورد توجه وی بوده است. آخوند خراسانی نیز به خاطر روابط گرم و صمیمی پیشین با نائینی و آشنایی با گستردگی دانش، هوشیاری و آگاهی وی از مسائل روز جهان اسلام وی را به عنوان طرف مشورت خود در کارهای مهم، شریک بحث خصوصی و یکی از اعضای هیئت استفتا برگزید.
وی علاوه بر دانشهای رایج حوزه، به علوم و فنون دیگر همچون: فلسفه، کلام، ادبیات و تاریخ آگاهی ژرف و گسترده داشته است. شاگردان وی عبارتاند از: موسی نجفی خوانساری، محمدعلی کاظمینی خراسانی، محمدتقی آملی، سیدابوالقاسم خویی، سیدمرتضی لنگرودی، سیدمحمدهادی میلانی و بزرگان دیگر. زندگانی سیاسی وی نیز قابل مطالعه است؛ چرا که او هیچ گاه از جریانهای سیاسی و اجتماعی جامعهی اسلامی و کشورهای اسلامی و مسلمان غافل نبود. این مرد بزرگ در ٢۶ جمادیالاول ١٣۵۵ق به دیدار حق شتافت. [سیر تحول اندیشه سیاسی ولایت فقیه در فقه سیاسی شیعه، ص٢٨٩]
٢- تنبیه الامة و تنزیه الملة، محمدحسین غروی نائینی، با توضیحات سیدمحمود طالقانی، شرکت سهامی انتشار، صص٧۵-٧۶
٣- همان، ص١١٣
۴- منیة الطالب، تقریرات النائینی للخوانساری، ج٢، صص٢٣۶-٢٣٧