“عایشه گاهی در محضر رسول خدا(صلیالله علیه و آله) نیز از اعتدال خارج میشد و به مقام وی اسائۀ ادب و بیاحترامی میکرد. او سخنانی میگفت که از ایمان به دور بود و اگر کس دیگری چنین حرفهایی میزد تکفیر میگردید.
در روایتی از خود عایشه آمده است:
من در سفر حجهالوداع مانند سایر همسران پیامبر(صلیالله علیه و آله) همراه آن حضرت بودم. وسایل و اثاثیۀ من که سبک بود بر شتری توانمند و تندرو بار شده بود، ولی اسباب و اثاثیۀ صفیه بنت حیی (همسر دیگر رسول خدا صلیالله علیه و آله) که سنگین و ثقیل بود، بر شتری کمتوان و کندرو حمل میشد. پیامبر(صلیالله علیه و آله) چون وضع ما و مرکب ما را ملاحظه کرد، دستور داد اسباب و وسایل ما را جابجا کنند.
بدین گونه وسایل مرا بار شتر کندرو و وسایل صفیه را بار شتر تندرو قرار دادند. من از این کار ناراحت و رنجیدهخاطر شدم و به پیامبر(صلیالله علیه و آله) اعتراض و به مردم خطاب کرده و گفتم: یالعبادالله غلبتنا هذه الیهودیه علی رسولالله(صلیالله علیه و آله)؛ یعنی: ای مردم! (ببینید چگونه) این زن یهودی در نزد رسول خدا(صلیالله علیه و آله) از ما پیشی گرفته و محبتش را به خود جلب کرده است!
پیامبر(صلیالله علیه و آله) به من فرمود: [این چه سخنی است که از تو صادر میشود] اسباب و وسایل تو که سبکتر بود، در پشت شتری کندرو و کمتوان و وسایل صفیه که سنگین و ثقیل بوده را در پشت شتری توانمند و تندرو گذاشتیم!
عایشه گفت: به پیامبر(صلیالله علیه و آله) گفتم: ألیس تزعم أنک رسولالله؟ آیا تو نمیپنداری که رسول خدایی؟
پیامبر(صلیالله علیه و آله) لبخندی زد و فرمود: آیا تو تردید داری؟
من به پیامبر(صلیالله علیه و آله) گفتم: آیا تو خود گمان نداری که رسول خدایی؟ پس چرا به عدل رفتار نمیکنی؟!
پدرم ابوبکر متوجه ما شد و سخنان [اهانتآمیز] مرا شنید. وی که نسبت به حرمت پیامبر(صلیالله علیه و آله) و اعتقاد به نبوت وی بسیار جدی بود، به من نزدیک شد و سیلی محکمی بر صورتم زد.
پیامبر(صلیالله علیه و آله) فرمود: دست نگهدار، ابوبکر!
ابوبکر گفت: ای رسول خدا(صلیالله علیه و آله) مگر نشنیدی چه سخنان (ناروایی) گفت؟
پیامبر(صلیالله علیه و آله) فرمود: إنّ الغیراء لاتبصر أسفل الوادی من أعلاه؛ غیرت در مسایل زناشویی نمیگذارد انسان پاییندستِ یک دشت را از بالای آن ببیند.(۱)“
[نقش همسران رسول خدا(صلیالله علیه و آله) در حکومت امیر مؤمنان(علیهالسلام)، سیدتقی واردی، انتشارات بوستان کتاب، صص۳۵-۳۶» به نقل از: «زوجات النبی(صلیالله علیه و آله)، سعید ایوب، دارالهادی، بیروت، ص۱۰۹»]
پینوشتها:
۱- این کلام ضربالمثلی است برای جایی که غیرتهای اینچنینی چشم انسان را از حقایق میپوشاند.
در این باره:
دربارۀ عایشه بنت ابیبکر (۳)، (۲)، (۱)
۱۴ اسفند ، ۱۳۹۰ در ساعت ۹:۵۷ ق.ظ
[…] عایشه بنت ابیبکر (۴)، (۳)، (۲)، […]
۱۵ اسفند ، ۱۳۹۰ در ساعت ۳:۰۵ ب.ظ
[…] عایشه بنت ابیبکر (۵)، (۴)، (۳)، (۲)، […]
۳ اردیبهشت ، ۱۳۹۱ در ساعت ۱۱:۰۶ ق.ظ
[…] عایشه بنت ابیبکر (۸)، (۷)، (۶)، (۵)، (۴)، (۳)، (۲)، […]
۵ اردیبهشت ، ۱۳۹۱ در ساعت ۴:۲۷ ب.ظ
[…] عایشه بنت ابیبکر (۹)، (۸)، (۷)، (۶)، (۵)، (۴)، (۳)، (۲)، […]
۱۰ اردیبهشت ، ۱۳۹۱ در ساعت ۸:۳۰ ب.ظ
[…] عایشه بنت ابیبکر (۱۰)، (۹)، (۸)، (۷)، (۶)، (۵)، (۴)، (۳)، (۲)، […]
۱۱ اردیبهشت ، ۱۳۹۱ در ساعت ۱۱:۳۴ ق.ظ
[…] عایشه بنت ابیبکر (۱۲)، (۱۱)، (۱۰)، (۹)، (۸)، (۷)، (۶)، (۵)، (۴)، (۳)، (۲)، […]