گفت: آی دی مو چی بذارم؟

 

مکث کردم…

گفتم: بذار «جوانه ام،از زمین».

 

تو نگاه ش کنج کاوی موج می زد…

 

نفس عمیقی کشیدمو سعی کردم تمرکز کنم. چشامو نرم بستم،و تصویر کردم،لحن م تغییر کرد:

 

 

گمان می کنم همه بذرهایی بودیم… ما را کاشته بود… امید داشت که به عمل بیاییم… در آن دنیای تاریک،در آن ظلمت زمین،ما بودیمو تنهایی و ابتلا…

در اثر رنج و فشار زمین،دانه را شکافتیمو سر برآوردیم… جوانه زدیم…

او خورشید هدایت ش را فرستاد… و باران رحمت ش را…

 

اکنون… ما جوانه هایی هستیم… از زمین…

قد می کشیم…رو به آسمان.

 

روزی می رسه که سر بر آستان ش بساییمو در آغوش ش آرام بگیریم؟؟

 

 

 

چشامو باز کردم.

چشاش پر اشک بود…

 

 

 

 

 شمارۀ 19 ماه نامۀ «خردنامه»                                                                    مهر ماه 1386                                                                 پرونده ای برای «سید احمد فردید»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ته نوشت ۱: ماه نامۀ «خرد نامه» شمارۀ مهر ماه شو به «سید احمد فردید» اختصاص داده. گرچه شمارۀ مهر ماه شه، ولی تو آبان ماه توزیع شده! مطالعه ش به اهل ش توصیه می شه…

 

ته نوشت ۲: مجموعه‌ای از صداهای برخی افراد تأثیرگذار دنیا؛ تنها صداست که می‌ماند.

 

ته نوشت ۳: مهاجرانی: دختر همدانی پاسپورت کانادایی ندارد، اما… 

 

ته نوشت ۴: فاطیما تنها تیم فوتبال جهان است که روی برگۀ بلیط ش حک شده: «مثل همیشه، بدون قیمت». این م یه لینک واسه اونایی که هیچ سابقۀ ذهنی نسبت به واقعۀ تاریخی فاطیما ندارن.

 

ته نوشت ۵: آخه آقای مرجع تقلید،این م شد اظهار نظر؟! …حیف که زبان م اندر قفاست …رها کنم!

افرادي كه كنگره بزرگداشت مولوي را در ايران برگزار كرده اند بايد از امام زمان خجالت بكشند!!!

 

ته نوشت ۶: اتفاقی با عارفانه ها و عاشقانه های مرحوم میرزا اسماعیل دولابی آشنا شدم. خدا رحمت ش کنه… حرفاش در عین لطافت،عمق داره، بی تاب می کنه…