«کسانی که با شیوۀ استنباط احکام در اسلام آشنایی اندکی دارند، به یقین دریافتهاند که بیشترین نقش در منابع احکام، به عهدۀ سنّت است و از میان اقسام آن (قول، فعل و تقریر) مهمترین منبع برای فقیه، قول معصوم است و بیشترین تلاش و زمان و عمر مجتهد در این راه صرف میشود که از روایات موجود در کتابهای روایی برای مسأله و موضوع مورد نظر، دلیلی بیابد تا بتواند حکم آن را بیان کند و اگر در جریان جستوجوی خویش به روایات به ظاهر متعارض برخورد، به گونهای بین محتوای آنها جمع کند تا بتواند به مقصود خویش برسد و فتوا بدهد. برای رسیدن به قول معصوم (ع) راههای گوناگونی وجود دارد که مهمترین آنها عبارت است از: ١- خبر متوار؛ ٢- خبر واحد.
١- خبر متواتر: نقل قولی از معصوم به وسیلۀ عدهای بسیار است؛ به گونهای که امکان تبانی بر دروغگویی بین آنها متصور نباشد.(١) خبر متواتر، میان اخبار، چندان زیاد نیست و در فقه نمیتوان فقط از اخبار متواتر استفاده کرد.
٢- خبر واحد: نقل قولی از معصوم است که متواتر نباشد و عدم صدور آن از معصوم ممکن باشد.(٢)
از جمله نزاعهای قدیم در فقه بین اندیشهوران شیعی همین بحث از حجیت خبر واحد است که آیا میتوان آن را به صورت حاکی از سنت پذیرفت و در جایگاه مستند حکم شرعی از آن استفاده کرد یا خیر؟
«سید مرتضی» از فقیهان بزرگ امامیه (در سال ٣۵۵ قمری در بغداد چشم به جهان گشود و در سال 436 چشم از جهان فرو بست) مخالف اعتبار خبر واحد بود…
پس از وی، «ابن ادریس حلّی» (۵۴٣-۵٩٨) از مخالفان سرسخت حجیت خبر واحد بود؛ البته بیشتر فقیهان شیعه، طرفدار اعتبار خبر واحد بودند؛ اما در قرن یازدهم حادثهای رخ داد و شخصی به نام مولی «محمد امین استرآبادی» با مجتهدان طرفدار علم اصول مبارزه و ادعا کرد که استفاده از قواعد علم اصول در استنباط احکام سبب میشود که احادیث معصومان (ع) اهمیت لازم خود را از دست بدهند؛(٣) بنابراین معتقد شد که منبع استنباط در فقه شیعه فقط کتاب و سنت است. وی به کتابهای روایی به ویژه کتب اربعه(۴) و احادیث وارده در آنها اهمیت بسیاری میداد. این نهضت اخباریگری بیش از یک قرن دوام نیاورد و دوباره مجتهدان و اصولیها در برابر آنان قد برافراشتند…
در این میان، کوشش فراوانی شد تا دربارۀ اعتبار و حجیت خبر واحد در دانش اصول فقه تلاش بیشتری صورت پذیرد و ادلۀ بیشتر و محکمتری بر اعتبار خبر واحد ارائه شود. امروزه فقه شیعی تا حدود بسیاری به اخبار آحاد وابسته است و اگر اعتبار این خبرها در فقه خدشهدار شود، ساختار فقه دگرگون خواهد شد…»
(فقه پاسخگو؛ نگاهی به پویایی و کارآیی فقه، سیدعلی سادات فخر، انتشارات کانون اندیشه جوان، صص 104-106)
پینوشتها:
1- سیدمحمدتقی حکیم: الاصول العامه للفقه المقارن، ص 188
2- همان، ص198
3- ابوالقاسم گرجی: تاریخ فقه و فقها، ص 230
4- کتب اربعه عبارتند از: الکافی (کلینی)، من لا یحضره الفقیه (ابن بابویه قمی)، تهذیب الاحکام (شیخ طوسی)، استبصار