وقتی سال پیش، سایت‌های بلاگردون ِ فتنه، به ماجرای نامۀ امام(ره) خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای اشاره کرده و آتیش می‌سوزوندن (حرفای نامربوط هادی‌غفاری‌+‌،‌+) چیزی از ماجرا نمی‌دونستم. خیلی گشتمو پرس‌و‌جو کردم تا مطالبی پراکنده دست‌گیرم شد.

قدری که گذشت، فایلی رو تو نت پیدا کردم که بروبچه‌های جهادی زحمت‌شو کشیده بودن(+ ، +). از اون‌جا که این (+ ، + ، +) یه فایله و ممکنه تو جست‌وجوها به چشم نیاد، به نظرم رسید نقل ِ کامل‌ش (با قدری ویرایش) مفیده.


توضیحی رو ضروری می‌دونم؛ بارها دیدم برخی در فتاوای امام خمینی(ره) پیرامون مسائل جدید و حکومتی، نظیر تصرف در انفال و موارد مشابه، به اشتباه تصور کرده‌ن که امام بر اساس «حکم حکومتی» یا «حکم ثانویه» افتاء نموده‌ن؛ در حالی که در اغلب موارد متوجه می‌شیم مبنای ایشان «حکم اولیه» بوده(+).



ادامهٔ مطلب

موضوع: حکومت اسلامی، امامت، ولایت فقیه
تاريخ: یکشنبه، 24 اکتبر ، 2010

 

گرچه با کپسول اکسیژن مجابت کرده‌اند

مادرت می‌گفت دکترها جوابت کرده‌اند


مرگ تدریجی است این دردی که داری می‌کشی

منتها با قرص‌های خواب، خوابت کرده‌اند


خواب می‌بینی که در «سردشتی» و «گیلان غرب»

خواب می‌بینی که بر آتش کبابت کرده‌اند


خواب می‌بینی می‌آید بوی ترش سیب کال

پس برای آزمایش انتخابت کرده‌اند


«هيروشيما» تا «حلبچه» وسعت كابوس توست

خواب می‌بينی مورخ‌ها كتابت كرده‌اند


خواب می‌بینی که مسئولان بنیاد شهید

بر در دروازه‌های شهر قابت کرده‌اند


از خدا می‌خواستی محشور باشی با حسین(ع)

خواب می‌بینی دعایت را اجابت کرده‌اند


خواب می‌بينی كنار صحن «بابا يادگار»

بمب‌ها بر قريۀ «زرده» اصابت كرده‌اند


قصر شیرینی که از شیرینی‌ات چیزی نماند!

یا پلی هستی که چون «سرپل» خرابت کرده‌اند


خوشه خوشه بمب‌های خوشه‌ای را چیده‌ای

باد خاکی با کدامین آتش آبت کرده‌اند؟


با کدامین آتش ای شمعی که در خود سوختی

قطره قطره در وجود خود مذابت کرده‌اند؟


می‌پری از خواب و می‌بینی شهید زنده‌ای

با چه معیاری ـنمی‌دانم‌ـ حسابت کرده‌اند



                                                       اصغر عظیمی مهر


موضوع: گزیده شعر
تاريخ: یکشنبه، 24 اکتبر ، 2010

 

حمیدرضا آصفی:

«از ابتدای انقلاب اسلامی، ما چهار معضل با غرب داشته‌ایم. صلح خاورمیانه، حقوق بشر، تروریسم و سلاح‌های کشتار جمعی که این خواسته‌ها قبل از دوران کلینتون بوده است.

نکته جالب این است که در رژیم گذشته بیشترین موضوعاتی که با ایران مطرح می‌شد، نقض حقوق بشربود، اما در دوران رژیم گذشته ایران یکبار هم به کمیسیون و سازمان‌های حقوق بشر نرفته و حکمی علیه رژیم شاه صادر نشد، که این نشانگر سیاست‌های منافقانه غرب نسبت به موضوعات است. غرب می‌داند که حقوق بشر در آن دوران نقض می‌شد اما با این وجود فشار وارد نمی‌کرد و اکنون رفتار دیگری در پیش گرفته است.

سلاح‌های کشتار جمعی، امروز به انرژی هسته‌ای تبدیل شده است و اگر هر یک از آنها حل شود موضوع دیگری را مطرح می‌کنند، چرا که با اصل جمهوری اسلامی مشکل دارند. مشکل آنها تضاد منافع‌شان با ایران است که به خطر افتاد.»



(+ ویژه‌نامۀ «رمز عبور ۴» روزنامۀ ایران، شهریور ١٣٨٩، ص٣٨)


موضوع: فیش‌برداری‌‌های منظور دار
تاريخ: شنبه، 23 اکتبر ، 2010

 

آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای:


«اهمیت فقه و عظمت فقه نباید ما را غافل کند از اهمیت درس فلسفه و رشته‌ى فلسفه و علم فلسفه؛ هر کدام از اینها مسئولیتى دارند. رشته‌ى فقه مسئولیاتى دارد، فلسفه هم مسئولیتهاى بزرگى بر دوش دارد. پرچم فلسفه‌ى اسلامى دست حوزه‌هاى علمیه بوده است و باید باشد و بماند. اگر شما این پرچم را زمین بگذارید، دیگرانى که احیاناً صلاحیت لازم را ندارند، این پرچم را برمی‌دارند؛ تدریس فلسفه و دانش فلسفه مى‌افتد دست کسانى که شاید صلاحیتهاى لازم را برایش نداشته باشند.


امروز اگر نظام و جامعه‌ى ما از فلسفه محروم بماند، در مقابل این شبهات گوناگون، این فلسفه‌هاى وارداتى مختلف، لخت و بى‌دفاع خواهد ماند. آن چیزى که می‌تواند جواب شماها را بدهد، غالباً فقه نیست؛ علوم عقلى است؛ فلسفه و کلام. اینها لازم است. در حوزه، اینها رشته‌هاى مهمی است.

رشته‌ى مهم دیگر، تفسیر است؛ انس با قرآن، معرفت قرآنى. ما نباید از تفسیر محروم بمانیم. درس تفسیر مهم است، درس فلسفه مهم است؛ اینها رشته‌هاى بسیار باارزشى است.»



(+ بیانات ره‌بر در دیدار طلاب و اساتید حوزۀ علمیۀ قم، ١٣٨٩/٧/٢٩)


موضوع: فیش‌برداری‌‌های منظور دار
تاريخ: شنبه، 23 اکتبر ، 2010

 

محمدرضا شجریان:

«من موافق نیستم که کلمه «مسموم» را [برای موسیقی] به کار ببریم. موسیقی در هیچ شکلی آدم را به انحراف نمی‌کشاند. این خود آدم است که از یک ابزاری ممکن است برای منحرف‌شدن استفاده کند…

…من نمی‌توانم حد و مرز و تعریفی برای آن[موسیقی] قائل شوم. موسیقی مایه انحراف نیست. با موسیقی یا می‌رقصند، یا گریه می‌کنند، یا فکر می‌کنند، یا به آرامش می‌رسند. خب، حالا شما بگویید در کجای این چهار مورد انحراف است؟ هیچ موسیقی‌ای در هیچ کجای دنیا آدم را به ابتذال نمی‌کشاند…


…موسیقی مبتذل موسیقی‌ای است که بد اجرا شود، همین. بسیاری از موسیقی‌های سنتی ما مبتذل هستند. بد اجرا شده‌اند، به مسخرگی کشیده شده‌اند و بسیاری از موسیقی‌های غیرسنتی هستند که بسیار خوب اجرا شده‌اند. شعر و آهنگ و خوانندگی درستی دارند. تنظیم‌های خوبی دارند. نمی‌شود آنها را مبتذل دانست. ملاک ابتذال این است: بد اجرا شدن.»



(+ هفته‌نامۀ چلچراغ، شمارۀ ۴٠۵، ١٣٨٩/٧/٨)


موضوع: فیش‌برداری‌‌های منظور دار
تاريخ: دوشنبه، 18 اکتبر ، 2010

 

دکتر محمدجواد لاریجانی:


«شوروی مرتکب دو خطای بزرگ شد؛ حمله به افغانستان و تجهیز عراق طی دوره جنگ تحمیلی با ایران. شوروی کاملاً با سخاوت تسلیحات عراق را تأمین می‌کرد.امام با وجود تمامی این مسائل،استراتژی روابط با مسکو پس از سقوط مارکسیسم را طراحی کردند و تأکید داشتند که ما حاضریم روابط را از صفر بسازیم.

البته خاطره‌ای نیز از طرز برخورد امام با این خطاهای شوروی دارم. وقتی روس‌ها به افغانستان حمله کردند، امام سفیر شوروی در تهران را خواستند و گفتند چرا حمله کردید، شما در آنجا شکست می‌خورید و با خفت بیرون می‌روید. سفیر شوروی در کتابی که سال‌ها بعد نوشت، به این دیدار اشاره کرده و گفته که خیلی عصبانی شده بود، سابقه نداشت کسی با کشور با ابهتی مثل اتحاد جماهیر شوروی اینگونه حرف بزند.


این دیدار گذشت و آثار شکست در میان روس‌ها نمایان شد. سپاه گزارشی به امام داد مبنی بر این‌که شوروی به عراق برای هدف قرار دادن تهران اسلحه داده است. در آن زمان گرومیکو که ٣٠ سال وزیر خارجه بود، شده بود رئیس جمهور شوروی. من در سفر به مسکو با گرومیکو دیدار کردم. تا نشستیم او شروع کرد به نصیحت کردن که جنگ با عراق را تمام کنید و ما هم در پاسخ گفتیم شما چرا به افغانستان حمله کردید؟ گفت تو سن نوه من هستی، من را نصیحت می‌کنی؟  گفت با هم روراست صحبت کنیم، ما در افغانستان شکست خوردیم، شما به مجاهدین کمک کردید، آنها هم ما را می‌کشند، ما هم به عراقی‌ها کمک کردیم. اگر به ما کمک کنید خروج آبرومندانه‌ای از افغانستان داشته باشیم، ما هم در قضیه عراق به شما کمک می‌کنیم. تقاضای گرومیکو این بود که حکومت کمونیستی افغانستان را به رسمیت بشناسیم؛ امام در جلسه رؤسای ٣ قوه در منزل حاج احمد آقا فرموده بودند در کاری که به نفع مردم افغانستان نباشد، وارد نشوید، بر همین اساس این پیشنهاد روس‌ها را نپذیرفتیم.»



(+ ویژه‌نامۀ «رمز عبور ۴» روزنامۀ ایران، شهریور ١٣٨٩، ص٧٧)


موضوع: فیش‌برداری‌‌های منظور دار
تاريخ: دوشنبه، 18 اکتبر ، 2010

 

با وجود همۀ حرف‌هایی که در ادامه خواهم زد، «ملک سلیمان١» رو باید به دیدِ یه شروع نگریست. شروعی که باید با قوّت و جدیت، نواقص‌شو رفع کرد و پی‌شو گرفت. سینمای ایران باید پرچم‌دار ِ چنین فیلم‌ها و سریال‌هایی باشه.


به نظرم واضح‌ترین ضعف «ملک سلیمان١» فیلم‌نامه و قصۀ فیلمه؛ زیادی ساده و تک‌خطی‌یه؛ و از لحاظ خرده‌روایت‌ها فقیـره. شاید همتی که صرف سخت‌افزار و کار بر روی جلوه‌های ویژه شده، داستانِ فیلم رو مورد غفلت قرار داده. چرا خبری از تعلیق و گره و پیچیده‌گی‌های جانانه نیست؟


وقت مفصلی از فیلم به اسب‌دوانی اختصاص داده شده. به قول بانـو: «امین زندگانی این‌جا؛ امین زندگانی اون‌جا؛ امین زندگانی همه جا!».


سکانس‌های اول، دل‌پذیر و تأثیرگذار بود. جادوگری و احضار جن (شیطان؟) در ابتدای فیلم، و سپس نمایشی از مهربانی و عطوفت پیام‌بر با کودکان، شروع خیلی خوبی بود.


عبور ِ سلیمان (علی نبینا و آله و علیه السلام) و سربازان‌ش از جنگل که از نمای بالا فیلم‌برداری شده بود، نماهایی از ارباب حلقه‌ها رو تداعی می‌کرد. نمونه‌های دیگه‌ای هم از این دست می‌شه سراغ گرفت که فکر می‌کنم به خودیِ خود، نه عیب محسوب می‌شه و نه حُسن.


فیلم‌برداری و افکت‌های صوتی‌ش تحسین‌برانگیزه و موسیقی متن‌شم به روایت فیلم خیلی کمک کرده و خوب از آب در اومده.


اون‌جا که سردستۀ دشمنانِ سلیمان (یازار) به ترفندی شبیه قرآن به نیزه کردنِ صفین متوسل می‌شه، خوب در نیومده؛ به نظرم یا نباید چنین سکانسی تو فیلم می‌ذاشت؛ و یا اگه لزومی هم داشته، سکانس قبل‌ش با جادوگر، توقعی رو برانگیخته که این سکانس اقناع‌ش نمی‌کنه.


وسطای فیلم بود که یاد مصاحبه‌ای از «مهدی فخیم‌زاده» افتادم که صادقانه تعریف می‌کرد استفاده از سیاهی لشگر رو بلد نبوده و تو سریال امام حسن‌(علیه‌السلام) تجربه کرده و آموخته تا تونسته تو سریال امام رضا‌(علیه‌السلام) از عهدۀ لانگ‌شات‌هایی با انبوه جمعیت بر بیـاد. فیلم از لحاظ سیاهی لشگر هم لطمه خورده.


تأکید می‌کنم که چشم به راه «ملک سلیمان٢» هستم.

 


موضوع: فیلم، تئاتر، کلیپ، سیماجون و ‌اینـا
تاريخ: یکشنبه، 17 اکتبر ، 2010

 

روزنامۀ ایران: نقش آقای هاشمی رفسنجانی در طراحی الگوهای سياست خارجی كشور تا چه حد جدی بوده است؟




جواد منصوری: سال ٦٨ كه آقای هاشمی رئيس‌جمهور شد بحثی مبنی بر برقراری ارتباط با دولت امريكا توسط شورای عالی امنيت ملی مطرح شد و خصوصاً آقای هاشمی شديداً طرفدار اين رويكرد بود و حتی مصوبه‌ای نيز در اين مورد گذشت و نهايتاً برای تأييد، اين مصوبه به مقام رهبری ارسال شد و ايشان با مخالفت موجب بازگشت اين طرح شدند، بنابراين اينطور نبوده كه آقای هاشمی رفسنجانی حرف آخر را بزند اما قطعاً با توجه به مسئوليت‌های بالای ايشان نظر ايشان در موارد بسياری می‌توانسته مورد توجه قرار گيرد. اما با مرور خاطرات ايشان در دهه ٦٠ احساس می‌شود ايشان محور سياست خارجی كشور به حساب می‌آمدند.

ايشان جوری مطالب را نوشته كه اين گونه نتيجه‌گيری را تداعی می‌كند اما در واقعيت شخص امام حرف آخر را می‌زدند.



(+ ویژه‌نامۀ «رمز عبور ۴» روزنامۀ ایران، شهریور ١٣٨٩، ص٥٨)


موضوع: فیش‌برداری‌‌های منظور دار
تاريخ: جمعه، 8 اکتبر ، 2010

 

چی بگم دلم گرفته از همه حلّاجیا

خسته‌ام حسابی از لفّاظیا، ورّاجیا


منجیا غریبن، اما همه جا گفته می‌شه

نقل گل کاشتنای دروغکی ناجیا


غیرت مردا رو ای‌ول حاجی! خیلی دعواها

«کرکری خوندن پرسپولیسیاس با تاجیا»


حاجی دس روی دلم نذار که خونه به خدا

از آتیشی که سوزوندن بعضی از شاباجیا


اونا نازشون خریدار داره اما همیشه

دل ما چوب می‌خوره تو همه‌ی حراجیا


مثل بچه‌های آدم ما رو آواره می‌خوان

از بهشتی که خدا خواسته برا اخراجیا


                                                    علی‌محمد مؤدب


موضوع: گزیده شعر
تاريخ: چهارشنبه، 6 اکتبر ، 2010

 
 

24 نوامبر 22

تجربه‌ی سینما رفتن با دخترکم برای من تجربه‌ی تازه و نویی‌یه. پیش‌تر وسط‌های هفته و توی خلوتی رفته بودیم سینما. این‌بار که وارد لابیِ سینما شدیمو جمعیت رو دیدم، با خودم فکر کردم ضدحال می‌شه و با این‌همه خانواده و بچه، لابد نمی‌شه درست فیلم دید؛ اما تجربه‌ی معرکه‌ای بود.

 

در شرایطِ پمپاژِ یأس و نفرت، جنگِ بی‌امانِ خصم، و عمل‌کردِ انتقادبرانگیزِ مدیرانِ کشور، من حالا با دخترکم در یه سالن سینما به فیلم‌دیدن نشستیمو هر چند دقیقه صدای خنده‌ی معصومانه‌ی قریب به صد کودک فضا رو پر می‌کنه.

 

در تاریک‌روشنِ سینما هر از گاهی به چهره‌ی دخترکم سیر نگاه می‌کنم که محوِ فیلمه و از سِحرِ سینما مسحور.

 

تجربه‌ی فیلم‌دیدن با بچه‌ها تجربه‌ی ناب و روح‌بخشی‌یه. اصن هم‌نشینی و هم‌بازی شدن با کودکان، نشاط‌آور و حیات‌بخشه.

 

اخیراً با دوستی که هر دو سخت درگیرِ کاریم و با مدیریت‌های بی‌عمل و بدعمل، چالشی مستمر و فرسوده‌کننده داریم، صحبت می‌کردم؛ که ای رفیق! بیش‌تر با بچه‌ت وقت بگذرون و بذار فطرتِ زلال‌شون این سرخورده‌گی‌های ناشی از سر و کله زدن با بی‌شعوریِ مسؤولین رو بشوره ببره…

 
 

مهدی پیچک؛ پیچک سر به هوا's bookshelf: read

جهان هولوگرافیک
did not like it
https://www.instagram.com/p/BjqO7apnIl-/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1b24p51z3g6jq
tagged: never
کابوس تهمت و جنایت
اگر به هر دلیلی خواستید کتابی از #چخوف بخوانید" بیخیال کتاب کابوس، تهمت و جنایت بشوید. برای درک داستان های این کتاب، آشنایی با سبک زندگی، فرهنگ و روابط کلیسای ارتدکس و اسقف ها در زمان روسیه ی تزاری واجب است." https://www.instagram.co...
tagged: never
خاطرات سفیر
liked it
کتاب «خاطرات سفیر» نوشتهٔ خانم نیلوفر شادمهری رو که خوندم، غرق در خاطرات جوونی‌ها‌م شدم. قریب به اتفاق مطالب‌شو توی هم‌اون وبلاگ‌شون خونده بودم. از پایان‌ش خوش‌م نیومد. زیادی غلیظ بود. نگارشِ متن‌شم گه‌گاه توی ذوق می‌زد. مدتی نیست که ق...
پستچی
it was ok
زرد. آبکی؛ ولی طعم‌دار.
قصه ها و تصاویر
really liked it
این ازجمله کادوهایی بود که برای تولد خواهرزاده‌م خریدم. http://www.30book.ir/Book/56900/مجموعه-قصه-های-سوته-یف-16جلدی%20نخستین نسخه‌ای که خریدم چاپ نشر نخستین بود. ساده و بامزه بود. مفاهیمی چون صبر، کمک، ایثار و فداکاری، هم‌کاری، قناعت و...

goodreads.com