“فقط معدودی از فیلسوفان چیزی بیش از حداقل شعور لازم برای شروع زندگی اندیشمندانه داشته‌اند…”

 

 

[تسلی‌بخشی‌های فلسفه، آلن دوباتن، ترجمهٔ عرفان ثابتی، انتشارات ققنوس، چاپ سوم، زمستان ۱۳۸۵، ص ۳۰]

 

 

 

 

 

هم‌چون‌این:

از آن وصف‌ها(۲۹): «آه کامیون» و «وصله‌ پینۀ آسفالت»

از آن وصف‌ها(۲۸): رابطۀ ما این‌گونه بود

از آن وصف‌ها(۲۷): که مشک را نه به های و هوی عطار که به عطر و بوی سرشار می‌شناسند

از آن وصف‌ها(۲۶): تاوان روح آزرده را پاهای خسته می‌داد

از آن وصف‌ها(۲۵): و فقط با گریه انبساط ایجاد می‌شود

 

 

موضوع: از آن ترکیب‌ها و جمله‌های طعم‌دار
تاريخ: پنج‌شنبه، 31 آگوست ، 2017

 

 “خیلی خوب است که آدم در زمان حال زندگی بکند ولی بهتر این است که بداند آینده‌ای هم هست. یک خرده وسیع‌تر ببینیم، بهتر است.”

 

 

 

[نشریۀ راه، ش61، فروردین94، «آوینی؛ بنیان‌گذار جریان فکری»، نوشتۀ مینو فرشچی، ص93]

 

 

 

هم‌چون‌این:

از آن استدلال‌ها(۵): اسمش را اتفاق می‌گذاریم اما…

از آن استدلال‌ها(۴): از اقتضائاتِ زندگی ِ زمینی‌ست

از آن استدلال‌ها(۳): بدان که باید تابع دلیل بود

از آن استدلال‌ها(۲): لازم نیست گاو باشی تا بفهمی آن‌جا علف ندارد!

از آن استدلال‌ها(۱): استدلالِ هلویی

 

موضوع: از آن ترکیب‌ها و جمله‌های طعم‌دار
تاريخ: پنج‌شنبه، 16 آوریل ، 2015

 

 “به نظر من هر چیز ِ «غیر طبیعی» هم طبیعی است.”

 

 

 

[قصری در پیرنه، یاستین گوردر، ترجمۀ مهرداد بازیاری، انتشارات هرمس، ص31]

 

 

 


هم‌چون‌این:

از آن استدلال‌ها(۴): از اقتضائاتِ زندگی ِ زمینی‌ست

از آن استدلال‌ها(۳): بدان که باید تابع دلیل بود

از آن استدلال‌ها(۲): لازم نیست گاو باشی تا بفهمی آن‌جا علف ندارد!

از آن استدلال‌ها(۱): استدلالِ هلویی

 

موضوع: از آن ترکیب‌ها و جمله‌های طعم‌دار
تاريخ: یکشنبه، 12 آوریل ، 2015

 

“… روی زمین هیچ چیز خوبی نیست که سرچشمۀ اولیه‌اش کثافت نباشد.”

 

 


 

[اتاق شمارۀ 6، آنتوان چخوف، ترجمۀ آبتین گلکار، انتشارات هرمس، ص19]

 

 

 

 

هم‌چون‌این:

از آن استدلال‌ها(۳): بدان که باید تابع دلیل بود

از آن استدلال‌ها(۲): لازم نیست گاو باشی تا بفهمی آن‌جا علف ندارد!

از آن استدلال‌ها(۱): استدلالِ هلویی

 

موضوع: از آن ترکیب‌ها و جمله‌های طعم‌دار
تاريخ: شنبه، 21 فوریه ، 2015

 

 

“… بزرگی بزرگان و سنت دیرین گذشتگان تو را از متابعت برهان بازندارد.”

 

 


[نهاد ناآرام جهان، عبدالکریم سروش، مؤسسۀ فرهنگی صراط، ص24]

 

 

 

 

هم‌چون‌این:

از آن استدلال‌ها(۲): لازم نیست گاو باشی تا بفهمی آن‌جا علف ندارد!

از آن استدلال‌ها(۱): استدلالِ هلویی

 

 

 

موضوع: از آن ترکیب‌ها و جمله‌های طعم‌دار
تاريخ: چهارشنبه، 27 آگوست ، 2014

 

 

“… راننده دندۀ معکوس کشید، آه کامیون بلند شد… آسفالت جاده صاف و یک‌دست نبود. وصله پینه داشت. با چاله‌هایی که یخبندان‌های زمستان آن را ترکانده بود. کامیون با صدای یکنواختی تاریکی را می‌شکافت و پیش می‌رفت…”

 

 

 

[گرگ‌سالی، امیرحسین فردی، سورۀ مهر، صص42-43]

 

 

 

 

 

هم‌چون‌این:

از آن وصف‌ها(۲۸): رابطۀ ما این‌گونه بود

از آن وصف‌ها(۲۷): که مشک را نه به های و هوی عطار که به عطر و بوی سرشار می‌شناسند

از آن وصف‌ها(۲۶): تاوان روح آزرده را پاهای خسته می‌داد

از آن وصف‌ها(۲۵): و فقط با گریه انبساط ایجاد می‌شود

از آن وصف‌ها(۲۴): التیام با تار

 

موضوع: از آن ترکیب‌ها و جمله‌های طعم‌دار
تاريخ: سه‌شنبه، 22 جولای ، 2014

 

 

“… او تبدیل به دختری شد که غنچه‌اش را من شکفتم و من با او پسرکی شدم که به بلوغ رسید…”

 

 

 

[ارتباط ایرانی، علی مؤذنی، سورۀ مهر، ص26]

 

 

 

 

 

هم‌چون‌این:

از آن وصف‌ها(۲۷): که مشک را نه به های و هوی عطار که به عطر و بوی سرشار می‌شناسند

از آن وصف‌ها(۲۶): تاوان روح آزرده را پاهای خسته می‌داد

از آن وصف‌ها(۲۵): و فقط با گریه انبساط ایجاد می‌شود

از آن وصف‌ها(۲۴): التیام با تار

از آن وصف‌ها(۲۳): در فکر

 

موضوع: از آن ترکیب‌ها و جمله‌های طعم‌دار
تاريخ: سه‌شنبه، 22 جولای ، 2014

 

 

“… برای بستن این دکان‌های زرق و فریب، هیچ عمل کارگرتر از آن نیست که ما نیز متاع اصیل را عرضه کنیم و برای تیزشامگان و جست‌و‌جوگران که مشک را نه به های و هوی عطار که به عطر و بوی سرشار می‌شناسند، کالای مشکین و عطرآگین فرهنگ خود را به عرصۀ نمایش نهیم…”

 

 


[نهاد ناآرام جهان، عبدالکریم سروش، مؤسسۀ فرهنگی صراط، ص2]

 

 

 

 

هم‌چون‌این:

از آن وصف‌ها(۲۶): تاوان روح آزرده را پاهای خسته می‌داد

از آن وصف‌ها(۲۵): و فقط با گریه انبساط ایجاد می‌شود

از آن وصف‌ها(۲۴): التیام با تار

از آن وصف‌ها(۲۳): در فکر

از آن وصف‌ها(۲۲): فلفل ِ استدلال!

 

 

موضوع: از آن ترکیب‌ها و جمله‌های طعم‌دار
تاريخ: شنبه، 7 ژوئن ، 2014

 

 

“«فقط می‌رفتم. شاید می‌گریختم. از خبری که شنیده بودم و باور نداشتم. تاوان روح آزرده‌ام را پاهای خسته‌ام می‌داد. از صبح تا نزدیک نیمه‌شب تمام تهران را زیر پا گذراندم.»”

 

 


[دیلماج،حمیدرضا شاه‌آبادی، نشر افق، ص49]

 

 

 

 

هم‌چون‌این:

از آن وصف‌ها(۲۵): و فقط با گریه انبساط ایجاد می‌شود

از آن وصف‌ها(۲۴): التیام با تار

از آن وصف‌ها(۲۳): در فکر

از آن وصف‌ها(۲۲): فلفل ِ استدلال!

از آن وصف‌ها(۲۱): حماسه‌ای که به چشمی گریان و چشمی خندان خوانده می‌شود

 

 

موضوع: از آن ترکیب‌ها و جمله‌های طعم‌دار
تاريخ: یکشنبه، 18 می ، 2014

 

 

“… و اگر جای پدر، مادر بود، حتماً بغضم را به صدای بلند می‌شکستم که احتیاج داشتم. این تنها راه خروج بغض است و فقط با گریه انبساط ایجاد می‌شود. نباید جلو گریۀ خود را بگیریم. گریه هم مثل عطسه است که خروجش از بدن اهمیت دارد و کافی است با یک ببخشید مشکل عطسه را در حضور دیگری حل کنیم و این مشکل را در مورد گریه هم می‌توانیم به همان صورت حل کنیم و مطمئن باشیم که اگر عطسه همدلی برنمی‌انگیزد، اما گریه برمی‌انگیزد…”

 

 

 

[ارتباط ایرانی، علی مؤذنی، سورۀ مهر، ص102]

 

 

 

 

هم‌چون‌این:

از آن وصف‌ها(۲۴): التیام با تار

از آن وصف‌ها(۲۳): در فکر

از آن وصف‌ها(۲۲): فلفل ِ استدلال!

از آن وصف‌ها(۲۱): حماسه‌ای که به چشمی گریان و چشمی خندان خوانده می‌شود

از آن وصف‌ها(۲۰): پرسشی که در ذهن آن‌قدر چرخید تا این‌که روی زبان افتاد

 

 

موضوع: از آن ترکیب‌ها و جمله‌های طعم‌دار
تاريخ: یکشنبه، 18 می ، 2014

 
 

24 نوامبر 22

تجربه‌ی سینما رفتن با دخترکم برای من تجربه‌ی تازه و نویی‌یه. پیش‌تر وسط‌های هفته و توی خلوتی رفته بودیم سینما. این‌بار که وارد لابیِ سینما شدیمو جمعیت رو دیدم، با خودم فکر کردم ضدحال می‌شه و با این‌همه خانواده و بچه، لابد نمی‌شه درست فیلم دید؛ اما تجربه‌ی معرکه‌ای بود.

 

در شرایطِ پمپاژِ یأس و نفرت، جنگِ بی‌امانِ خصم، و عمل‌کردِ انتقادبرانگیزِ مدیرانِ کشور، من حالا با دخترکم در یه سالن سینما به فیلم‌دیدن نشستیمو هر چند دقیقه صدای خنده‌ی معصومانه‌ی قریب به صد کودک فضا رو پر می‌کنه.

 

در تاریک‌روشنِ سینما هر از گاهی به چهره‌ی دخترکم سیر نگاه می‌کنم که محوِ فیلمه و از سِحرِ سینما مسحور.

 

تجربه‌ی فیلم‌دیدن با بچه‌ها تجربه‌ی ناب و روح‌بخشی‌یه. اصن هم‌نشینی و هم‌بازی شدن با کودکان، نشاط‌آور و حیات‌بخشه.

 

اخیراً با دوستی که هر دو سخت درگیرِ کاریم و با مدیریت‌های بی‌عمل و بدعمل، چالشی مستمر و فرسوده‌کننده داریم، صحبت می‌کردم؛ که ای رفیق! بیش‌تر با بچه‌ت وقت بگذرون و بذار فطرتِ زلال‌شون این سرخورده‌گی‌های ناشی از سر و کله زدن با بی‌شعوریِ مسؤولین رو بشوره ببره…

 
 

مهدی پیچک؛ پیچک سر به هوا's bookshelf: read

جهان هولوگرافیک
did not like it
https://www.instagram.com/p/BjqO7apnIl-/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1b24p51z3g6jq
tagged: never
کابوس تهمت و جنایت
اگر به هر دلیلی خواستید کتابی از #چخوف بخوانید" بیخیال کتاب کابوس، تهمت و جنایت بشوید. برای درک داستان های این کتاب، آشنایی با سبک زندگی، فرهنگ و روابط کلیسای ارتدکس و اسقف ها در زمان روسیه ی تزاری واجب است." https://www.instagram.co...
tagged: never
خاطرات سفیر
liked it
کتاب «خاطرات سفیر» نوشتهٔ خانم نیلوفر شادمهری رو که خوندم، غرق در خاطرات جوونی‌ها‌م شدم. قریب به اتفاق مطالب‌شو توی هم‌اون وبلاگ‌شون خونده بودم. از پایان‌ش خوش‌م نیومد. زیادی غلیظ بود. نگارشِ متن‌شم گه‌گاه توی ذوق می‌زد. مدتی نیست که ق...
پستچی
it was ok
زرد. آبکی؛ ولی طعم‌دار.
قصه ها و تصاویر
really liked it
این ازجمله کادوهایی بود که برای تولد خواهرزاده‌م خریدم. http://www.30book.ir/Book/56900/مجموعه-قصه-های-سوته-یف-16جلدی%20نخستین نسخه‌ای که خریدم چاپ نشر نخستین بود. ساده و بامزه بود. مفاهیمی چون صبر، کمک، ایثار و فداکاری، هم‌کاری، قناعت و...

goodreads.com