“آنوقتها شرابخوارهای کهنهکار به تازهکارها میگفتند هر چه دارید یک شبه سر نکشید، وگرنه فردا خمارید در حالی که دیگران همه مستاند. بعضیها گوششان بدهکار نبود و همه را سر میکشیدند، اما صبح که میشد، وقتی همه مست بودند آنها خمار بودند.
«کفارهی شرابخوریهای بیحساب
مخمور در میانهی مستان نشستن است»
ما هم همین طوریم؛ یعنی اگر تمام شادیها را بخواهیم در این دنیا خرج کنیم، در آخرت که اولیای حق مست و شادند، ما خمار و مخمور خواهیم بود.
پس بیاییم شادیها را بین دنیا و آخرت تقسیم کنیم.
شادیهای حلال را دنبال کنیم و از شادیهای حرام بگذریم و بگذاریم برای آخرت و البته خداوند جبران خواهد کرد.”
[مثل شاخههای گیلاس، محمدرضا رنجبر، نشر شهر، ص38]