“… در برنامۀ اولیه قرار بود سفارت در پانزدهم یا شانزدهم آبانماه اشغال شود. ولی گروه نگران بود که امریکاییها تدابیر امنیتی خود را شدیدتر نمایند، بنابراین تصمیم گرفتند با حداکثر سرعت ممکن این اقدام را عملی کنند. آنها باید اقدامی میکردند و سریع هم اقدام میکردند. تصمیم گرفتند عملیات را روز بعد انجام دهند…
… در همان حال، سه نفر از دانشجویان کمیتۀ برنامهریزی با آقای موسوی خوئینیها ملاقات کرده و از او خواستند تا برنامۀ آنها را به استحضار امام برساند. او گفته بود اگرچه فکر میکند امام در اصل با اقدام آنها موافق است، اما از اینکه مستقیماً موضوع را با ایشان در میان بگذارد اکراه دارد. چون ممکن است برای امام بهعنوان رهبر و عالیترین مقام انقلاب دشوار باشد موافقت خود را آشکارا اعلام کند.
هیئت دانشجویان بر تقاضای خود اصرار ورزید و آقای خوئینیها به آنها قول داد که در زمان مقتضی مسئله را به امام اطلاع دهد.
در همان روز آنها اجازۀ اقدام گرفتند، یا لااقل اینطور فکر میکردند. امام کمی قبل به مناسبت بزرگداشت 13 آبان پیامی منتشر نمودند. این پیام دارای جملهای بود که آنها را متقاعد کرد اجازۀ امام را کسب کردهاند: «بر دانشآموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام حملات خود را علیه امریکا و اسرائیل گسترش داده تا امریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نمایند.»
بعد از اشغال سفارت بود که متوجه شدیم آقای خوئینیها نتوانستهاند به امام اطلاع دهند. با وجود این، امام بدون اینکه بدانند حس اعتماد به نفس و ایمان قدرتمندی را در ما که پیروان او بودیم ایجاد کرده بودند. این بیانیه باعث شد تا راحتتر بتوانیم سایر دانشجویان را برای پیوستن به خود تشویق کنیم. این برای همه مسلماً عاملی تعیینکننده بود و بر سرعت برنامهریزی و تهیۀ مقدمات کار افزود.
اعضای اصلی گروه به این نتیجه رسیدند که بین 100 تا 150 دانشجو که همه از اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان بودند برای اشغال سفارت کافی است…”
[تسخیر؛ اولین روایت مکتوب از درون سفارت تسخیر شده آمریکا در تهران، معصومه ابتکار، انتشارات اطلاعات، صص 74 و 76]
18 سپتامبر ، 2013 در ساعت 10:36
[…] تسخیر(۱): اقدام به تصرفِ لانۀ جاسوسی […]
28 سپتامبر ، 2013 در ساعت 14:01
[…] تسخیر(۱): اقدام به تصرفِ لانۀ جاسوسی […]