آیت‌الله علی احمدی میانجی:

 

“… به خاطر دارم که در آن اواخری که هنوز امام تشریف نیاورده بودند، در منزل آقای شرعی جلسه‌ای را تشکیل دادیم [1357/9/30]. آقایان [جامعۀ مدرسین] در آن جلسه تصمیم داشتند اعلامیۀ تندی را به امضاء افراد همان جلسه برسانند [موضوع بیانیه در خلع سلطنت از شاه بود].

من در خدمت آقای جوادی آملی نشسته بودم و ایشان قلم را برداشت تا اعلامیه را امضاء کند، اما قدری تأمل کرد. گفتم: «آقا! چرا امضاء نمی‌کنید؟» فرمود: «می‌خواهم قصدم را خالص کنم تا اگر مرا گرفتند و کتک خوردم، به خاطر خدا باشد.»

آن جلسه متشکل از 15-16 نفر از آقایان بود. مفاد اصلی آن اعلامیه این بود که باید شاه برود… بعد از آنکه آن اعلامیه را نوشتم و امضاء کردیم، از علمای شهرستان‌ها هم مثل آقای صدوقی و آقا مدنی که همیشه در صف اول انقلاب بودند، امضاء گرفتند…”

 


[خاطرات آیت‌الله احمدی میانجی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص293-294]

 

 

 

 

از هم‌این کتاب:

(+) امام در مبارزه متمایز از سایر مراجع بودند

(+) علامه طباطبایی دوران اقامت خود در تبریز را خسران نامیده بود

(+) بحثی دربارۀ ولایت فقیه

(+) خاطرات آیت‌الله علی احمدی میانجی