“… چند سال پیش واعظ فهمیده و دانایی میگفت در وقتی که زیارت عتبات آزاد بود، من در نجف بودم. روزی سه چهار نفر از منبریهای محترم تهران را دیدم که با هم جایی میروند. پرسیدم کجا میروید؟ گفتند: «امروز آیتالله خویی ما را به نهار دعوت کرده است. نهار دوستانهای به عنوان سه چهار نفر منبری ترتیب دادهاند، تو هم بیا».
او میگفت مرا هم بردند و پنج نفر شدیم. مرا به آیتالله خویی معرفی کردند. در آن مجلس از آقای مطهری که آن موقع برای زیارت به نجف آمده بود (سال 1356 شمسی)، سخن به میان آمد.
در همان اوقات نیز امام خمینی در نجف بودند. شاید آقای مطهری همان موقع یک روز به منزل آقای خویی رفته بود و از فرصت استفاده کرده و چند سؤال کرده بود.
آن واعظ -که الآن هم زنده است- میگفت آن روز که در حضور آیتالله خویی از آقای مطهری سخن به میان آ»د، ایشان گفت: «مطهری بحر مواجی است». این بالاترین عبارتی است که از مرد بزرگی مانند آیتالله خویی دربارۀ مرحوم مطهری گفته شده است.”
[خاطرات و مبارزات حجةالاسلام فلسفی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص437-438]
از هماین کتاب:
(+) چون مطهری اهل فلسفه بود در ختم پدرش شرکت نکردند
(+) مَن قامَ بشرائطِ الحریة…
(+) خاطرۀ مرحوم فلسفی از پیغام امام خمینی به آیتالله شریعتمداری