“… تنها چند هفته پس از اشغال سفارت، ابوالحسن بنیصدر که در آن زمان از اعضای شورای 15 نفرۀ انقلاب بود و در دیماه 1358 به ریاست جمهوری رسید، مبارزهای را آغاز کرد تا ما را مجبور به تحویل همۀ اسناد به دولت کند. وی نخستین بار این مسئله را در جلسات شورای انقلاب مطرح کرده و برای جلب حمایت از این طرح وقت و انرژی بسیاری صرف کرده بود.
افرادی که به وی نزدیک بودند بعدها به ما گفتند تلاش بنیصدر برای دستیابی به اسناد تا چه حد برای آنها عجیب بوده است. او از همان ابتدا از مخالفان سرسخت این اقدام [برنامههای افشاگری تلویزیونی] بود. شاید میاندیشید که ادامۀ افشاگریها، سیاستهای وی را به خطر میاندازد و شاید از این نگران بود که برخی اسناد دربارۀ تماسهای مخفیانۀ او با یک تاجر امریکایی رو شود.
بالاخره مسئله را با امام -که همواره کلید گشایش مشکلات لاینحل بودند- در میان گذاشتیم. امام خمینی فرمان دادند اسناد همچنان در دست ما بماند و افشاگریها برای ملت ادامه یابد.
در واقع، امام به ما دستور دادند بدون در نظر گرفتن افراد، همه چیز را منتشر کنیم. ایشان فرمودند: «حتی اگر چیزی دربارۀ من نیز پیدا کردید، افشا کنید.»”
[تسخیر؛ اولین روایت مکتوب از درون سفارت تسخیر شده آمریکا در تهران، معصومه ابتکار، انتشارات اطلاعات، صص138-139]
از هماین کتاب:
تسخیر(۴): نوشتههای نامرئی و کاستِ رمز
تسخیر(۳): گاوصندوقها
تسخیر(۲): اسنادِ سفارت
تسخیر(۱): اقدام به تصرفِ لانۀ جاسوسی