“عایشه پس از قتل عثمان، از حکومت امام علی(علیهالسلام) دلِ خوشی نداشت و با صراحت تمام با آن مخالفت میورزید، اما در این فکر و خیال نبود که با حکومت و خلافت آن حضرت به مبارزه، شورش و عصیان بپردازد، تا اینکه مخالفان آن حضرت به تدریج دورش را گرفتند و او را برای اقدام عملی آماده و مهیا نمودند.
در روایتی از ابو مخنف آمده است:
«طلحه و زبیر نزد عایشه رفته، او را به مخالفت و قیام [بر ضد امام علی علیهالسلام] فراخواندند.
عایشه گفت: آیا از من میخواهید که با او بجنگم؟ آن دو گفتند: نه، ولی به مردم آگاهی بده که عثمان مظلومانه کشته شده و از آنان بخواه که امر خلافت را به شورای مسلمین واگذارند. پس به همان وضعیتی برگردند که عمر بن خطاب در هنگام وفاتش [با تشکیل شورایی شش نفره برای تعیین خلیفه] برای آنان به وجود آورده بود، تو از این طریق، میان آنان صلح و آرامش به وجود میآوری.»(1)
بنا بر روایت دیگر، عبداللهبن زبیر از جانب پدرش زبیر بن عوام و طلحةبن عبیدالله، نزد خالۀ خویش عایشه رفت و با دو بار گفتوگو با وی، زمینه را برای مخالفت علنی وی با خلافت حضرت علی(علیهالسلام) فراهم کرد. پس از آن، منادی عایشه به طور آشکار در مکه اعلام کرد:
«همانا امّالمؤمنین (عایشه) میخواهد برای انتقام خون عثمان قیام کند. هر کسی که [با وی همفکر و همرأی است و] قصد قیام دارد، خودش را برای قیام [بر ضد خلافت حضرت علی علیهالسلام] به همراهی عایشه آماده نماید.»(2)
بدین گونه، عایشه ناخواسته در مسیری قرار گرفت که منجر به خروج بر ضد خلافت مسلمین و ایجاد جنگ بزرگ جمل گردید.
گفتنی است که طلحه و زبیر، با اینکه مانند عایشه از محرکان اصلی قیام علیه عثمان بودند، با این حال، عایشه را گمراه کردند و او را در خونخواهی عثمان تحریک نموده، در مسیری قرار دادند که به جنگ با امام علیبن ابیطالب(علیهالسلام) منتهی شد.
امیر مؤمنان(علیهالسلام) نیز به این امر توجه کافی داشت و از کارهای طلحه و زبیر در تحریک عایشه و سوء استفاده از مقام وی، بسیار نگران و ناراحت بود. آن حضرت در سال 40هـ.ق. در یک سخنِ شکواگونهای فرمود:
«فخرجوا یجرّون حرمة رسولالله(صلیالله علیه و آله) کما تُجَرّ الأمة عند شرائها، متوجّهین بها إلی البصرة، فحبسا نساءهما فی بیوتهما، و أبرزا حبیس رسولالله(صلیالله علیه و آله) لهما و لغیرهما.»(3)
«آنان [طلحه و زبیر] بر من خروج کردند و همسر رسول خدا (صلیالله علیه و آله) [عایشه دختر ابیبکر] را همانند کنیزی که به بازار بردهفروشان میبرند، به همراه خود کشیدند و به سمت بصره بردند. در حالی که همسران خود را در پشت پرده نگه داشته بودند، پردهنشینِ حرم پیامبر(صلیالله علیه و آله) [عایشه] را در برابر دیدگان خود و دیگران ظاهر کردند.»
البته امام علیبن ابیطالب(علیهالسلام) این مطلب را در همان روزی که جنگ جمل واقع گردید، به طلحه و زبیر نیز گوشزد کرد. در روایتی آمده است:
«آن حضرت به طلحه و زبیر فرمود: شما همسران و زنانتان را پوشیده و پنهان نگه میدارید، لیکن همسر رسول خدا (صلیالله علیه و آله) [عایشه] را آشکار و نمایان ساخته، [در جهت اهدافتان] تحریکش مینمایید؟
آن دو پاسخ دادند: همانا ما برای خونخواهی عثمان و برگرداندن امر خلافت به شورای مسلمین، به حرکت درآمدیم [و او را با خود همراه کردیم].»(4)
در روایت دیگری بلاذری از صالحبن کیسان نقل کرده:
«وقتی که عثمان کشته شد و با علی(علیهالسلام) بیعت گردید، عایشه در آن زمان برای انجام حج، در مکه بود. در همان زمان طلحه و زبیر نزد وی رفته، از آنچه نسبت به عثمان در مدینه انجام داده بودند [مخالفانش را ترغیب و بر خلع از خلافت و حتی قتل وی تحریک کرده بودند] اظهار ندامت و پشیمانی نمودند.»(5)
بدین سان، آن دو صحابۀ کهنهکار با شگردها و سخنان گمراهکنندۀ خود، عایشه را مسیری قرار دادند که راهی جز جنگ و خونریزی در پی نداشت.”
[نقش همسران رسول خدا(صلیالله علیه و آله) در حکومت امیر مؤمنان(علیهالسلام)، سیدتقی واردی، انتشارات بوستان کتاب، صص151-154]
پینوشتها:
1- أنساب الاشراف (ترجمة امیرالمؤمنین علیهالسلام)، احمد بن یحیی بلاذری، مجمع احیاء الثقافة الاسلامیة، قم، ص130
2- الجمل، شیخ مفید، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، ص230
3- نهجالبلاغه، سید رضی، ترجمۀ محمد دشتی، شهابالدین، خطبۀ 172، ص232
4- أنساب الاشراف (ترجمة امیرالمؤمنین علیهالسلام)، ص147
5- همان، ص122
در این باره:
دربارۀ عایشه بنت ابیبکر (۴)، (۳)، (۲)، (۱)
4 مارس ، 2012 در ساعت 10:34
[…] عایشه بنت ابیبکر (۵)، (۴)، (۳)، (۲)، […]
22 آوریل ، 2012 در ساعت 11:13
[…] عایشه بنت ابیبکر (۸)، (۷)، (۶)، (۵)، (۴)، (۳)، (۲)، […]
30 آوریل ، 2012 در ساعت 11:35
[…] عایشه بنت ابیبکر (۱۲)، (۱۱)، (۱۰)، (۹)، (۸)، (۷)، (۶)، (۵)، (۴)، (۳)، (۲)، […]