“… و من چه قدر دلم صدای دو تار میخواست سنتور تار دلم کمانچه میخواست، چرا که به دلتنگی معنا میبخشیدند و به آن رنگ و بو میدادند…”
[ارتباط ایرانی، علی مؤذنی، سورۀ مهر، ص102]
همچوناین:
از آن وصفها(۲۳): در فکر
از آن وصفها(۲۲): فلفل ِ استدلال!
از آن وصفها(۲۱): حماسهای که به چشمی گریان و چشمی خندان خوانده میشود
از آن وصفها(۲۰): پرسشی که در ذهن آنقدر چرخید تا اینکه روی زبان افتاد
از آن وصفها(۱۹): بنا بر خواستهای که به زبان نیامد