“… پس از آنکه عایشه برای کوچ از بصره آماده شد، حضرت علی(علیهالسلام) دوازده هزار درهم به وی داد و او را با احترام تمام به سوی مدینه بازگردانید. آن حضرت به چهل تن از زنانِ مبارز مأموریت داد تا لباس مردان را پئشیده، سلاح برگیرند و از همسر پیامبر(صلیالله علیه و آله) محافظت و مراقبت نمایند و بدون اینکه آسیبی به وی برسد، او را صحیح و سالم به حرم پیامبر خدا(صلیالله علیه و آله) برگردانند.
خود امیرمؤمنان(علیهالسلام) در بدرقهاش شرکت نمود و فرزندانش را فرمان داد تا به اندازۀ یک روز راه رفتن، وی را بدرقه نمایند. عایشه پس از آنکه به سمت حجاز حرکت کرد، به جای مدینه، به مکۀ معظمه رفت و پس از زیارت خانۀ خدا و انجام عمرۀ مفرده، به مدینه برگشت.(۱)
گفته شده که وی پس از رسیدن به مدینه، زبان به گلایه گشود که علی(علیهالسلام) مردانِ نامحرم را محافظ من قرار داد و آنان را به همراهم فرستاد؛ اما وقتی فهمید که آنان زن بودهاند، از اعتراضش پشیمان شد و عذرخواهی کرد، آنگاه زنان محافظ را با جوایز و انعام به بصره برگردانید.(۲)
فضلبن شاذان نیشابوری، این واقعه را از طریقاهل سنت و به نقل از مقاتل بن حیان به صورتی دیگر نقل کرده است. مقاتل از عمهاش، که خدمۀ عایشه بود و در ماجرای جمل حضور داشت، چنین آورده است:
«امیرمؤمنان(علیهالسلام) در آغاز پسرش حسن مجتبی(علیهالسلام) را به نزد عایشه فرستاد و او را امر به کوچ کردن از بصره نمود، اما عایشه نپذیرفت و در پاسخ وی گفت: من فعلاً آمادگی رفتن به مدینه را ندارم، تا ببینم عاقبت کار مسلمانان به کجا ختم میگردد. حضرت علی(علیهالسلام) بار دوم پسرش حسین(علیهالسلام) را نزد عایشه فرستاد و به او پیام داد: به خانهات برگرد، همان جایی که رسول خدا(صلیالله علیه و آله) تو را بر ماندن در آن دستور داده بود و تو فرمان آن حضرت را نادیده گرفتی، اگر برنگردی، ناچارم سخنانی را بگویم [که تو آن را میدانی]!
در این وقت، عایشه تغییر رفتار داد و به امام حسین(علیهالسلام) گفت: پسرم، به پدرت بگو که من آن کلمات را به یاد آوردم، چیزی دربارهاش مگو، من هماینک از بصره کوچ کرده، به سوی مدینه میروم. ولی نیاز به امکانات و تأمین جانی دارم.
حضرت علی(علیهالسلام) روز بعد، نیازهای مالی و امنیتی وی را فراهم کرد و او را به همراه چهل [یا پنجاه زن که در لباس مردان بودند] به سوی خانهاش بازگرداند»(۳)
محافظان از چهار سو عایشه را در میان داشته، او را با عزت و احترام و در کمال امنیت و سلامت به مدینۀ منوره بازگرداندند، ولی عایشه در بین راه از امام علی(علیهالسلام) گلایهمند بود که چرا مردان را برای محافظت و امنیت وی انتخاب کرده است. همین که به مدینه وارد شدند و کار محافظان وی به اتمام رسید، همۀ آنان نقاب از چهره برگرفته، خود را به عایشه نشان دادند و عایشه در کمال ناباوری دید همۀ آنان زن بودهاند که در لباس مردان درآمده بودند، بدین جهت از گفتار زننده و ظن و خیالات خویش به امیرمؤمنان(علیهالسلام) اظهار ندامت و پشیمانی نمود و آن حضرت را با این کلمات دعا کرد: «جزی الله ابن ابیطالب خیراً، فلقد حفظ فیّ حرمه رسولالله(صلیالله علیه و آله)».(۴)“
[نقش همسران رسول خدا(صلیالله علیه و آله) در حکومت امیر مؤمنان(علیهالسلام)، سیدتقی واردی، انتشارات بوستان کتاب، صص۱۹۸-۲۰۰]
پینوشتها:
۱- تاریخ ابن خلدن، مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ج۱، ص۵۹۲ / انساب الاشراف، بلاذری، مجمع احیاء الثقافه الاسلامیه قم، ص۱۵۸ / سیر اعلام النبلاء، ذهبی، مؤسسه الرساله بیروت، ج۲، ص۱۷۸ / الفتوح، ابن اعثم، انتشارات علمی و فرهنگی، ص۴۳۶ / الایضاح، فضلبن شاذان نیشابوری، انتشارات محدث ارموی، ص۷۹
۲- الفتوح، ابن اعثم، انتشارات علمی و فرهنگی، ص۴۴۰
۳- الایضاح، فضلبن شاذان نیشابوری، انتشارات محدث ارموی، ص۷۹
۴- الجمل، شیخ مفید، مکتب الاعلام الاسلامی قم، ص۴۱۵
در این باره:
دربارۀ عایشه بنت ابیبکر (۱۱)، (۱۰)، (۹)، (۸)، (۷)، (۶)، (۵)، (۴)، (۳)، (۲)، (۱)
۱۱ اردیبهشت ، ۱۳۹۱ در ساعت ۸:۲۸ ق.ظ
[…] عایشه بنت ابیبکر (۱۲)، (۱۱)، (۱۰)، (۹)، (۸)، (۷)، (۶)، (۵)، (۴)، (۳)، (۲)، […]